برنامه ریزی تا کنکور ارشد و دکتری: مشاوره خصوصیت با استاد رضوی رو رزرو کن!
ویس توضیحات مشاوره رزرو مشاوره
کنکور کامپیوتر
0
ورود | ثبت نام
نظرات
اشتراک
بالا
علاقه‌مندی

اشتراک
 



فصل 1

سیستم نمایش اعداد

تمامی سیستم‌های کامپیوتری به منظور پردازش داده‌ها طراحی می‌شوند. داده‌ها را می‌توان به‌طور کلی به دو دسته داده‌های عددی (مانند اعداد ممیز ثابت) و داده‌های غیرعددی (مانند کرکتر ʼAʻ) تقسیم کرد. از آن‌جا که در درس معماری کامپیوتر، هدف یادگیری طراحی سیستم‌های کامپیوتری برای پردازش داده‌های عددی است، در این بخش مروری بر روش‌های مختلف نمایش داده‌های عددی خواهیم داشت.

 

1-1 نمایش اعداد ممیز ثابت

در نمایش ممیز ثابت، نقطه ممیز در یک محل در عدد به صورت ثابت در نظر گرفته می‌شود و دیگر محل آن تغییر نخواهد کرد. توجه داشته باشید که نقطه ممیز در رجیستر ذخیره نمی‌شود و صرفاً تعبیری است که ما از عدد داریم. برای روشن شدن مطلب به مثال زیر توجه کنید:

مثال: رشته پنج بیتی \( (10100)_{2} \) را در مبنای 2 در نظر بگیرید. فرض کنید که نقطه ممیز را در سه حالت مختلف زیر در نظر گرفته‌ایم.

ممیز در سمت راست‌ترین محل: در این حالت یک عدد 5 بیتی صحیح با مقدار 20 داریم .10100
ممیز در سمت چپ‌ترین محل: در این حالت یک عدد کسری با مقدار 0.625 داریم 10100.
ممیز در محلی بین دو حالت قبل: در این حالت یک عدد مرکب با مقدار 2.5 داریم 10.100

همان‌طور که مشخص است از یک دنباله عددی ثابت بسته به جای نقطه ممیز سه مقدار عددی مختلف به دست می‌آید. به‌طور کلی عدد ممیز ثابت N را به صورت زیر نشان می‌دهیم:

$$ N = (\underbrace{a_{n-1}a_{n-2}...a_{0}}_{Integral Part}.\underbrace{a_{-1}a_{-2}...a_{\partial}}_{Fractional Part})_{r} $$

که در آن r مبنا یا ریشه (Radix) عدد را نمایش می‌دهد و یک عدد صحیح و مثبت بزرگ‌تر از 1 است. به هر یک از \( a_{i} \) ها یک رقم (Digit) گفته می‌شود. این عدد دارای یک بخش صحیح (Integral Part) با n رقم و یک بخش کسری (Fractional Part) با m رقم است. هر یک از رقم‌های \( a_{i} \) یک عدد طبیعی است که در رابطه \( 0 \le a_{i} \le r - 1 \) صدق می‌کند.

به عبارت دیگر در مبنای r، رقم‌های مجاز برای نمایش عدد بین "∘" تا 1- r قرار دارند.

مثال: اگر 10= r، سیستم نمایش ده‌دهی (Decimal) اعداد را خواهیم داشت که به صورت روزمره از آن استفاده می‌کنیم. در سیستم ده‌دهی، رقم‌های مجاز بین "∘" تا 9 خواهد بود.

مثال: اگر 2= r، سیستم نمایش دودویی (Binary) اعداد را داریم. در این سیستم نمایش، رقم‌های مجاز به صورت \( a_{i} \in \{0,1\} \) در می‌آید. از آن‌جا که در این سیستم نمایش، رقم‌ها فقط یکی از دو مقدار "∘" و 1 را اختیار می‌کنند، به هر یک از این رقم‌ها، یک رقم دودویی (Binary Digit) یا به اختصار (Bit) گفته می‌شود. بنابراین بیت یک رقم دودویی را نشان می‌دهد.

مثال: اگر 16= r، سیستم نمایش شانزده (Hexa-Decimal) اعداد را خواهیم داشت. در این سیستم نمایش، رقم‌های مجاز به صورت \( a_{i} \in \{0,1,...,15\} \) در می‌آید. در این سیستم نمایش ممکن است در تعبیر اعداد ابهام پیش بیاید. برای مثال عدد \( 214_{16} \) را در نظر بگیرید. این عدد را می‌توان به صورت یک عدد سه رقمی با رقم‌های 2، 1 و 4 و یا به صورت یک عدد دو رقمی با رقم‌های 2 و 14 در نظر گرفت. برای برطرف کردن این ابهام، برای نمایش رقم‌های 15، 14، 13، 12، 11، 10 به ترتیب از حروف F، E، D، C، B، A استفاده می‌کنیم. بنابراین مجموعه رقم‌های مجاز به صورت \( \{0,...,9,A,B,C,D,E,F\} \) در می‌آید.

تا به حال اشاره کردیم که هر عدد ممیز ثابت به صوله‌ای از رقم‌ها نمایش داده می‌شود. حال باید رابطه‌ای را تعریف کنیم که دنباله‌ای از رقم‌ها را به معادل عددی آن تبدیل کند. در سیستم نمایش سنتی اعداد برای رقم موجود در موقعیت i وزن \( r^i \) در نظر گرفته می‌شود:

$$ r^{n-1} r^{n-2} ... r^{0} \text{ } r^{-1}... r^{-m} $$

$$ a_{n-1} a_{n-2} ... a_{0} . a_{-1}... a_{-m} $$

برای محاسبه مقدار عددی N از رابطه زیر استفاده می‌کنیم:

$$ N_{V} = \lvert N \rvert = \sum_{i=-m}^{n-1} a_{i} r^{i} $$

مثال: مقدار عددی \(N = (243.1)_{5}\) را به دست آورید.

$$ N_{V} = 2\times5^2 + 4\times5^1 + 3\times5^0 + 1\times5^{-1} = 73.2 $$

مثال: مقدار عددی \(N = (1010001.01)_{2}\) را به دست آورید.

$$ N_{V} = 1\times2^6 + 0\times2^5 + 1\times2^4 + 0\times2^3 + 0\times2^2 + 0\times2^1 + 1\times2^0 + 0\times2^{-1} + 1\times2^{-2} = 81.25 $$

نکته: در مبنای دو چون رقم‌ها "∘" یا 1 هستند، برای به دست آوردن مقدار عددی کافی است وزن رقم‌های 1 را با هم جمع کنیم.

مثال: مقدار عددی \(N = (11100)_{2}\) را به دست آورید.

در این مثال رقم‌های 1 در محل‌هایی به وزن 1، 8 و 16 قرار دارد، بنابراین داریم: \(N_V = 16+9+4 = 28\)

محدوده نمایش: محدوده نمایش اعداد ممیز ثابت با n رقم صحیح و m رقم کسری به صورت زیر تعریف می‌شود: \( 0 \le N \le r^n - r^{-m} \)

کوچک‌ترین عدد قابل نمایش وقتی به دست می‌آید که تک تک رقم‌ها برابر"∘" باشند.

بزرگ‌ترین عدد قابل نمایش وقتی است که همه رقم‌ها 1- r باشند:

$$ (r-1)(r-1)...(r-1).(r-1)...(r-1) $$

مقدار عددی این عبارت از رابطه زیر به دست می‌آید:

$$ \begin{matrix} & \overbrace{100..00}^{n}.\overbrace{00..00}^{m} \\ - &\quad\quad\;\, 0.00...01\\ \end{matrix} $$

برای انجام این تفریق دقیقاً مانند تفریق عادی در مبنای 10 عمل می‌کنیم، یعنی در صورت نیاز به رقم قرضی از رقم قبلی غیر صفر یک واحد قرض کرده و به رقم بعدی r واحد اضافه می‌کنیم:

46

نکته: عدد \( r^n \) به صورت یک رقم 1 با n عدد "∘" در جلوی آن نمایش داده می‌شود.
نکته: عدد \( r^n - r^{-m} \) به صورت یک عدد مرکب با n رقم صحیح 1- r و m رقم کسری 1- r نمایش داده می‌شود. برای حالت خاص "m = ∘" (عدد کاملاً صحیح)، به صورت n رقم صحیح 1- r نمایش داده می‌شود.

تعداد اعداد قابل نمایش: تعداد اعداد ممیز ثابت قابل نمایش با n رقم صحیح و m رقم کسری برابر \( r^{n+m} \) است.

نکته: با n رقم صحیح محدوده نمایش برابر \( 0 \le N \le r^n - 1 \) و تعداد اعداد قابل نمایش برابر \( r^n \) است.

1-2 تبدیل مبناها

برای تبدیل یک عدد از یک مبنا به یک مبنای دیگر، سه حالت مختلف را در نظر می‌گیریم که در این قسمت به توضیح این حالت‌ها می‌پردازیم.

1-2-1 تبدیل از مبنای \( r_1 \) به مبنای 10

تبدیل یک عدد از مبنای \( r_1 \) به مبنای 10 معادل به دست آوردن مقدار عددی آن عدد است.

مثال: عدد \(N = (10100)_{2}\) را به مبنای 10 تبدیل کنید.

\[{\left(\mathrm{10100}\right)}_{\mathrm{2}}\mathrm{=}\mathrm{16}\mathrm{+}\mathrm{4}\mathrm{\ =\ }\mathrm{20}\]

بنابراین:

\[{\left(\mathrm{10100}\right)}_{\mathrm{2}}\mathrm{=}{\left(\mathrm{20}\right)}_{\mathrm{10}}\]

مثال: عدد \(N = (A60)_{16}\) را به مبنای 10 تبدیل کنید.

\[{\left(\mathrm{A}\mathrm{60}\right)}_{\mathrm{16}}\mathrm{=}\mathrm{10}\mathrm{\times }{\mathrm{16}}^{\mathrm{2}}+\mathrm{6}\mathrm{\times }{\mathrm{16}}^{\mathrm{1}}+\mathrm{\circ }\mathrm{\times }{\mathrm{16}}^{\mathrm{\circ }}=\mathrm{2656}\]

بنابراین:

\[{\left(\mathrm{A}\mathrm{60}\right)}_{\mathrm{16}}\mathrm{=}{\left(\mathrm{2656}\right)}_{\mathrm{10}}\]

1-2-2 تبدیل از مبنای 10 به مبنای \( r_2 \)

فرض می‌کنیم بخش صحیح و بخش کسری عدد N به ترتیب با \( N_1 \) و \( N_F \) نمایش داده شده باشد. در این صورت برای تبدیل عدد N از مبنای 10 به مبنای \( r_2 \) ، به صورت زیر عمل می‌کنیم:

نکته: برای تبدیل یک عدد از مبنای 10 به مبنای \( r_2 \) ، بخش صحیح را با تقسیم متوالی بخش صحیح عدد به \( r_2 \) و بخش کسری را با ضرب متوالی بخش کسری عدد در \( r_2 \) به دست می‌آوریم.

مثال: عدد \( N = (25.625)_{10} \) را به مبنای 2 تبدیل کنید.

تبدیل بخش صحیح: ابتدا عدد 25 را بر 2 تقسیم می‌کنیم، خارج‌قسمت برابر 12 و باقی‌مانده برابر 1 است که این باقی‌مانده بیت \( b_{0} \) را نشان می‌دهد. حال 12 را بر 2 تقسیم می‌کنیم، خارج‌قسمت برابر 6 و باقی‌مانده برابر "∘" است که این باقی‌مانده بیت \( b_{1} \) را نشان می‌دهد. با تقسیم 6 بر 2 خارج‌قسمت و باقی‌مانده به ترتیب برابر 3 و "∘" است که این باقیمانده بیت \( b_{2} \) را نشان می‌دهد. در نهایت با تقسیم 3 بر 2 به باقی‌مانده 1 و خارج‌قسمت 1 می‌رسیم که به ترتیب بیت‌های \( b_{3} \) و \( b_{4} \) را نشان می‌دهد. بنابراین بخش صحیح عدد برابر است با: \( (11001)_{2} \)

تبدیل بخش کسری: ابتدا عدد 0.625 را در 2 ضرب می‌کنیم، که حاصل برابر 1.25 می‌شود. رقم صحیح به دست آمده یعنی 1 اولین بیت پس از ممیز یعنی \( b_{-1} \) را نشان می‌دهد. با ضرب بخش کسری یعنی 0.25 در 2، حاصل برابر 0.5 می‌شود که بخش صحیح یعنی "∘" بیت \( b_{-2} \) را نشان می‌دهد. در نهایت با ضرب بخش کسری 0.5 در 2، بیت \( b_{-3} \) برابر 1 به دست می‌آید. بنابراین بخش کسری عدد برابر است با: \( (0.101)_{2} \)

روابط زیر این مراحل را نشان می‌‌دهد:

0.625×2 = 1.25
0.25×2 = 0.5
0.5×2 = 1.0
number-base-conversions-1

بنابراین داریم:

$$ (25.625)_{10} = (11001.101)_{2} $$

نکته: برای تبدیل بخش صحیح یک عدد از مبنای 10 به مبنای 2 کافی است به صورت متوالی بزرگ‌ترین توان‌های 2 ممکن را از عدد کم کنیم تا به باقی‌مانده "∘" برسیم. در معادل مبنای 2 عدد، در محل‌هایی که تفریق انجام شده است 1 و در بقیه محل‌ها "∘" داریم.
نکته: توان‌های متوالی 2 از "∘" تا 12 عبارتند از:

1, 2, 4, 8, 16, 32, 64, 128, 256, 512, 1024, 2048, 4096

مثال: عدد \(N = (593)_{10}\) را به مبنای 2 تبدیل کنید.

بزرگ‌ترین توان 2 که امکان کم کردن آن از عدد 593 وجود دارد عدد 512 است، سپس می‌توان به ترتیب اعداد 64، 16 و 1 را از باقی‌مانده کم کرد (روابط زیر را ببینید).

593 - 512 = 81
81 - 64 = 17
17 - 16 = 1
1 - 1 = 0

بنابراین در معادل مبنای 2 این عدد در محل‌هایی به وزن 1، 16، 64 و 512 بیت 1 و در سایر محل‌ها بیت "∘" داریم. یعنی:

$$ (593)_{10} = (1001010001)_{2} $$

نکته: در صورتی که یک عدد بین دو توان متوالی عدد 2 یعنی \((2^k \le N \lt 2 ^{k+1})\) باشد، برای نمایش آن در مبنای 2 به 1+k بیت نیاز است.

مثال: برای نمایش عدد \(N = (345)_{10}\) در مبنای 2 به چند بیت نیاز داریم؟

از آن‌جا که \(2^8 = 256 \le 345 \lt 2^9 = 512\) برای نمایش این عدد در مبنای 2 به 9 بیت نیاز داریم.

مثال: عدد \(N = (451.5)_{10}\) را به مبنای 16 تبدیل کنید.

روابط زیر مراحل تبدیل را نشان می‌دهد:

0.5×16 = 8.0 number-base-conversions-2

بنابراین داریم:

$$ (451.5)_{10} = (1E3.8)_{16} $$

1-2-3 تبدیل از مبنای \( r_1 \) به مبنای \( r_2 \)

برای تبدیل یک عدد از مبنای \( r_{1} \) به مبنای \( r_{2} \) ، ابتدا عدد را از مبنای \( r_{1} \) به مبنای 10 تبدیل کرده و سپس عدد را از مبنای 10 به مبنای \( r_{2} \) تبدیل می‌کنیم.

مثال: عدد \(N = (23.3)_{5}\) را به مبنای 2 تبدیل کنید.

ابتدا عدد را به مبنای 10 تبدیل می‌کنیم:

$$ (23.3)_{5} = 2\times5^1 + 3\times5^0 + 3\times5^{-1} = (13.6)_{10} $$

حال عدد 13.6 را به مبنای 2 تبدیل می‌کنیم:

0.6×2 = 1.2
0.2×2 = 0.4
0.4×2 = 0.8
0.8×2 = 1.6
13 - 8 = 5
5 - 4 = 1
1 - 1 = 0

بنابراین داریم:

$$ (13.6)_{10} = (1101.\overline{1001})_{2} $$

نکته: در برخی موارد مقدار دقیقی برای بخش کسری یک عدد در مبنای جدید وجود ندارد. در این حالت اگر به دوره گردش برسیم (مانند مثال قبل) عدد را با دوره گردش نشان می‌دهیم، در غیر این صورت با یک دقت مشخص (مثلاً 4 بیت اعشاری) معادل تقریبی عدد را می‌نویسیم.

مثال: فرض کنید عدد N در مبنای \( r_{1} \) با \( n_{1} \) رقم نمایش داده شده است. اگر بخواهیم این عدد را به مبنای \( r_{2} \) تبدیل کنیم، تعداد رقم‌های مورد نیاز در مبنای جدید چقدر است؟

تعداد رقم‌های مورد نیاز در مبنای مقصد باید به گونه‌ای باشد که بتوان بزرگ‌ترین عدد قابل نمایش در مبنای \( r_{1} \) با \( n_{1} \) رقم را در مبنای مقصد نمایش داد. از این رو بزرگ‌ترین عدد قابل نمایش با \( n_{1} \) رقم در مبنای مبدأ باید از بزرگ‌ترین عدد قابل نمایش در مبنای مقصد کوچک‌تر باشد، بنابراین اگر فرض کنیم \( n_{2} \) تعداد رقم‌های مورد نیاز برای نمایش عدد N در مبنای \( r_{2} \) باشد، باید رابطه \( r_{1}^{n1} - 1 \le r_{2}^{n2} -1 \) برقرار باشد.

$$ r_{1}^{n1} - 1 \le r_{2}^{n2} -1 \Rightarrow n_{1} log r_{1} \le n_{2} log r_{2} \Rightarrow n_{2} \ge n_{1} \frac{logr_{1}}{logr_{2}} \Rightarrow n_{2}\lceil n_{1}\frac{logr_{1}}{logr_{2}}\rceil $$

نکته: فرض کنید عدد N در مبنای \( r_{1} \) با \( n_{1} \) رقم نمایش داده شده است. اگر بخواهیم این عدد را به مبنای \( r_{2} \) تبدیل کنیم، تعداد رقم‌های مورد نیاز در مبنای جدید از رابطه زیر به دست می‌آید:

$$ n_{2}\lceil n_{1}\frac{logr_{1}}{logr_{2}}\rceil $$

مثال: تعداد بیت‌های لازم برای نمایش یک عدد 3 رقمی ده‌دهی در مبنای 2 چیست؟

$$ n_{2}\lceil n_{1}\frac{logr_{1}}{logr_{2}}\rceil = \lceil 3\frac{log10}{log2}\rceil = \lceil 3\frac{1}{0.301}\rceil = 10 $$

نکته: در حالت خاص \( r_{1}=B, r_{2}=B^K \) ، بخش صحیح عدد N را از سمت چپ ممیز و بخش کسری آن را از سمت راست ممیز، به گروه‌های kتایی تقسیم می‌کنیم و معادل هر گروه k‌تایی را در مبنای \( r_{2} \) می‌نویسیم. ممکن است مجبور شویم سمت چپ آخرین گروه در بخش صحیح و سمت راست آخرین گروه در بخش کسری به تعداد کافی "∘" اضافه کنیم تا گروه kتایی تشکیل دهند.

مثال: عدد \(N = (01101001101001.010111)_{2}\) را به مبنای 16 تبدیل کنید.

از آن‌جا که در این مثال \( r_{1}=2 , r_{2}=2^4\) بنابراین 4 = k است.

$$ N = (\underbrace{0001}_{1} \underbrace{1010}_{A} \underbrace{0110}_{6} \underbrace{1001}_{9}.\underbrace{0101}_{5}\underbrace{1100}_{c})_{2} = (1A69.5C)_{16} $$

نکته: در حالت خاص \( r_{1}=B^K, r_{2}=B \) ، معادل kرقمی هر رقم را در مبنای \( r_{2} \) می‌نویسیم.

مثال: عدد \(N = (C41.5A)_{16}\) را به مبنای 2 تبدیل کنید.

از آن‌جا که در این مثال \( r_{2}=2 , r_{1}=2^4\) بنابراین 4 = k است.

$$ N = ( \underbrace{ C }_{1100} \underbrace{ 4 }_{0100} \underbrace{ 1 }_{0001} . \underbrace{ 5 }_{0101} \underbrace{ A }_{1010} )_{16} = (110001000001.0101101)_{2} $$

1-3 جمع و تفریق در مبنای r

عملیات جمع و تفریق در مبنای r دقیقاً مشابه مبنای 10 انجام می‌شود. به این صورت که اعداد رقم به رقم با هم جمع می‌شوند و در صورت ایجاد رقم نقلی آن را به طبقه بعد منتشر می‌کنیم. در عملیات تفریق نیز اعداد رقم به رقم از هم کم می‌شوند و در صورت نیاز به رقم قرضی از طبقه قبلی قرض گرفته می‌شود.

مثال: جمع زیر را در مبنای 16 انجام دهید.

\[ \begin{array}{c} \mathrm{1}\mathrm{\ \ \ \ \ }\mathrm{1}\ \ \ \ \ \ \ \ \ \ \ \ \ \ \ \ \ \ \ \ \ \ \ \ \ \ \ \ \ \ \ \ \\ {\left(\mathrm{2}\mathrm{\ \ \ \ \ A\ \ \ \ \ }\mathrm{5}\mathrm{\ \ \ \ \ .\ \ \ \ \ }\mathrm{6}\right)}_{\mathrm{16}}\ \ \ + \\ \begin{array}{c} \underline{{\left(\mathrm{4}\mathrm{\ \ \ \ \ }\mathrm{7}\mathrm{\ \ \ \ \ C\ \ \ \ \ .\ \ \ \ \ }\mathrm{8}\right)}_{\mathrm{16}}\ \ \ \ \ \ \ } \\ {\left(\mathrm{7}\mathrm{\ \ \ \ \ }\mathrm{2}\mathrm{\ \ \ \ \ }\mathrm{1}\mathrm{\ \ \ \ \ .\ \ \ \ \ E}\right)}_{\mathrm{16}}\ \ \ \ \ \ \ \end{array} \end{array} \]

مثال: جمع زیر را در مبنای 2 انجام دهید.

\[ \begin{array}{c} \mathrm{\ \ \ \ \ }\mathrm{1}\mathrm{\ \ \ \ \ }\mathrm{1}\mathrm{\ \ \ \ \ }\mathrm{1}\mathrm{\ \ \ \ \ }\mathrm{1}\ \ \ \ \ \ \ \ \ \ \ \ \ \ \ \ \ \ \ \ \ \ \ \ \ \ \ \ \ \ \ \ \ \ \ \ \ \ \ \ \ \ \ \ \ \\ {\left(\mathrm{1}\mathrm{\ \ \ \ \ }\mathrm{\circ }\mathrm{\ \ \ \ \ }\mathrm{1}\mathrm{\ \ \ \ \ }\mathrm{\circ }\mathrm{\ \ \ \ \ }\mathrm{\circ }\mathrm{\ \ \ \ \ }\mathrm{1}\mathrm{\ \ \ \ \ }\mathrm{\circ }\mathrm{\ \ \ \ \ .\ \ \ \ \ }\mathrm{1}\mathrm{\ \ \ \ \ }\mathrm{\circ }\right)}_{\mathrm{2}}\ \ \ \ \ + \\ \begin{array}{c} \underline{{\left(\mathrm{\circ }\mathrm{\ \ \ \ \ }\mathrm{\circ }\mathrm{\ \ \ \ \ }\mathrm{1}\mathrm{\ \ \ \ \ }\mathrm{1}\mathrm{\ \ \ \ \ }\mathrm{1}\mathrm{\ \ \ \ \ }\mathrm{1}\mathrm{\ \ \ \ \ }\mathrm{1}\mathrm{\ \ \ \ \ .\ \ \ \ \ }\mathrm{\circ }\mathrm{\ \ \ \ \ }\mathrm{1}\right)}_{\mathrm{2}}\ \ \ \ \ \ \ \ } \\ {\left(\mathrm{1}\mathrm{\ \ \ \ \ }\mathrm{1}\mathrm{\ \ \ \ \ }\mathrm{1}\mathrm{\ \ \ \ \ }\mathrm{\circ }\mathrm{\ \ \ \ \ }\mathrm{\circ }\mathrm{\ \ \ \ \ }\mathrm{\circ }\mathrm{\ \ \ \ \ }\mathrm{1}\mathrm{\ \ \ \ \ .\ \ \ \ \ }\mathrm{1}\mathrm{\ \ \ \ \ }\mathrm{1}\right)}_{\mathrm{2}}\ \ \ \ \ \ \ \ \end{array} \end{array} \]

مثال: تفریق زیر را در مبنای 16 انجام دهید.

$$ \require{enclose} \begin{matrix} & 25 & 20 & & \\ 4 & \enclose{horizontalstrike}{9} & \enclose{horizontalstrike}{4} & &\enclose{horizontalstrike}{22}\\ (5 & \enclose{horizontalstrike}{A} & \enclose{horizontalstrike}{5} & . &\enclose{horizontalstrike}{6})_{16} & - & \\ (2 & C & 8 & . & 9)_{16} \\ \hline (2 & D & C & . & D)_{16} \\ \end{matrix} $$

مثال: تفریق زیر را در مبنای 2 انجام دهید.

48

امتیازدهی 1 1 1 1 1 1 1 1 1 10.00 امتیاز (0 رای)
اشتراک
تلگرام اینستاگرام تماس با پشتیبانی: 09378555200 تماس با پشتیبانی: 09378555200