آیا میدانید که در طی روز، چقدر افکار منفی به ذهنتان خطور میکند و آرامش و شادی را از شما سلب میکند؟ آیا میدانید که به هر چه بیندیشید و به آن وسعت بدهید، همان در زندگیتان واقعیت پیدا میکند؟ وقتی شما خود را از پیش بازنده قلمداد کنید، وقتی میگویید میدانم که نتیجۀ خوبی در کنکور ارشد کامپیوتر نمیآورم، وقتی قبل از ورود به کلاس درس، به خود تلقین میکنید که درس سخت است و شما آن را نمیفهمید، وقتی قبل از زدن تستهای یک درس، آن را سخت تصور میکنید و میگویید كه این بار هم درصد خوبی کسب نخواهید كرد، در واقع، شما خود را در دریایی از افکار منفی غرق کردهاید.
باید بدانید، همانطور که میتوان روی نوار ضبط شده صدای جدیدی را ضبط کرد، تجربه و احساس ضبط شده در بخش خاکستری مغز هم قابل اصلاح است و میتوان آن را تغییر داد؛ پس گذشته را میتوان تغییر داد، اصلاحش کرد و جایش را با اندیشۀ نو پر نمود. هر گاه دیدید که احساس نامطلوبی را تجربه میکنید، روی آن تمرکز نکنید؛ حتی فکر كردن روی بیرون راندن افكار منفي، به نوعی تمرکز كردن روی آن است، و حتی اگر بتوانید این اندیشهها را از وجود خود بیرون بریزید، چه بسا اندیشههای منفی جدیدی جای اندیشههای قبلی را بگیرد؛ زیرا فضای ذهنی گذشته، هنوز منفی است؛ بنابراين، به جای آن، به سراغ تصورات مثبت بروید و ذهنتان را با خاطرات و تصاویر مطلوب و مثبت پرکنید؛ در این صورت، احساسات منفی از بین خواهند رفت.
توجه به موارد زیر میتواند به شما کمک کند تا احساسات منفی کمتری را تجربه کنید
مورد اول: برای چند روز، افکار مزاحم را یادداشت کنید تا متوجه شوید که فقط یادداشت کردن این افکار، تا حد زیادی از حجم آنها کم خواهد کرد و احساس بهتری پیدا میکنید. بهطورکلی، چیزی به نام احساس منفی و مثبت وجود ندارد و این ما هستیم که با پذیرش افکار منفی یا مثبت، آنها را خلق میکنیم.
مورد دوم: در مقابل هر فکر منفی، یک فکر مثبت معادل بیابید تا به کمک آن بتوانید با افکار منفی خود مقابله کنید؛ برای مثال، اگر شما در درس سیستم عامل ضعیف هستید، در عوض، در درس مدار منطقی نتایج خوبی را کسب میکنید ؛ یا اگر در دانشگاه دانشجو چندان موفقی نیستید، در عوض در ورزش یا آشپزی، فردی ماهر و توانمند هستید.
مورد سوم: اگر عادت دارید كه دائم روی کمبودها و نقاط ضعف خود تأکید کنید، حتماً این عادت را کنار بگذارید و به جنبههای مثبت خود (که بدون شک، کم هم نیست) فکر کنید.
مورد چهارم: هنگامیکه بیش از حد از خود انتقاد میکنید، دربارۀ یک نکته، یک حرکت یا رفتار مثبت خود فکر کنید و آن را برای خود بازگو کنید.
مورد پنجم: هر روز، چند کار یا رفتاری که انجام داده اید و موجب رضایت و شادمانی خاطرتان شده است را روی کاغذ بنویسید
مورد ششم: هنگام انجام یک کار، هدفتان تنها انجام آن کار باشد و انتظار نداشته باشید که کامل و بینقص آن را به پایان برسانید. گاهی بعضی از افراد، رسیدن به حد کمال را تبدیل به مانعی بزرگ برای زندگی خود میکنند و در نتیجه کاری را انجام نمیدهند و در واقع، زندگی خود را متوقف میکنند؛ در صورتی که باید نقاط مثبت را دید و کار را انجام داد و از آن لذت برد.
مورد هفتم: بروز اشتباهات را فرصتی برای یادگیری بدانید و همیشه به خود بگویید که هر کسی ممکن است اشتباه کند، و از اشتباه کردن نهراسید و خود را به خاطر اشتباهاتتان سرزنش نکنید.
مورد هشتم: به یاد داشته باشید که هر یک از ما، نمونۀ بیهمتایی در آفرینش الهی با استعدادهای خودمان هستیم؛ بنابراین، آنچه را که میتوانید، تغییر دهید، و آنچه را که نمیتوانید، مشخص کنید و سعی کنید از آنچه که هستید، لذت ببرید و با آن سازگار شوید.
مورد نهم: ورزش کنید. با ورزش کردن از استرس رهایی مییابید و سالم تر و شاداب تر خواهید بود. برای تخلیۀ انرژی درونی بدن، هنگامیکه افکار منفی به سراغ ما میآیند، پرداختن به ورزشهای چون: دوچرخهسواری، شنا، یوگا، پیادهروی سریع، دویدن و بازی با کودکان میتواند مؤثر باشد
مورد نهم: سعی کنید كه در گفتار و برخوردهای روزانۀ خود، از کلمات و جملات مثبت استفاده کنید؛ مثلاً در ملاقات با دیگران، به جای استفاده از عبارت «خسته نباشید»، که دارای بار منفی و القای حس خستگی است، بگویید: «خدا قوت!» یا «پرتوان باشید» یا «شاد باشید».
مورد دهم: از میان اهداف خود، هدفی را انتخاب کنید که امید بیشتری براي رسيدن به آن هدف و موفقیت در آن دارید و در تلاش برای تحقق آن، تأیید یا تکذیب دیگران، هرگز برایتان مهم نباشد.
مورد یازدهم: از چشم و هم چشمی و حسادت، که باعث ایجاد افکار منفی میشود، دوری کنید و سعی کنید که روش زندگی خود را خودتان انتخاب کنید.
مورد دوازدهم: اجازه ندهید که مسائل کوچک، شما را آشفته کنند. برای رسیدن به هدف خود، پایدار و مقاوم باشید. بیشک، در این راه با موانعی روبرو میشوید؛ پس به سرانجام و پاداش تلاشتان فکر کنید و از ناخرسندی، به خاطر مسائل کماهمیت، دوری کنید.
مورد سیزدهم: مشکلات و سختیهای زندگیتان را لعنت نکنید و مدام با آه و ناله از آنها سخن نگویید و به جای انجام این کار، مشکلات را به منزلۀ مسائلی ببینید که با تدبیرتان تا حد زیادی میتوانید به حل آنها همت بگمارید. حتی فکر كردن روی بیرون راندن افکار منفی، به نوعی تمرکز كردن روی آن است، و حتی اگر بتوانید این اندیشهها را از وجود خود بیرون بریزید، چه بسا اندیشههای منفی جدیدی جای اندیشههای قبلی را بگیرد؛ زیرا فضای ذهنی گذشته، هنوز منفی است. این فکر را که «دنیا سرشار از مشکل است» به دور بریزید و در عوض، هر گاه موقعیت نامطلوب یا مسئله ناخوشایندی در زندگیتان پیش آمد، به دنبال يافتن راههای مثبت و طلایی برای حل آن مسائل باشید. به کار بردن این روش، باعث ایجاد رضایت در شما و حل شدن مسائل زندگیتان به گونهای مثبت و دلپذیر خواهد شد
مورد چهاردهم: سادهترین راهحل افراد در این مواقع، کنترل تنفس است که به شما آرامش میدهد و سبب ارتباط شما با زمان حال و طبیعت پیرامونتان میشود. هنگامیکه ذهن ما به افکار منفی میپردازد، کنترل ذهن مشکل است، ولی، با اين حال، ما بايد آرامش خودمان را حفظ كنيم؛ چون در این زمان، بيش از هر وقت ديگري، به آرامش ذهنی و بدنی احتیاج داریم
مورد پانزدهم: گاهی اوقات، تمام چیزی که برای داشتن يك حس خوب نیاز دارید، یک لبخند است. تمرین کنید، حتی زمانی که احساس خاصی ندارید، صورتتان حالتی شاد داشته باشد
مورد شانزدهم: اگر میخواهید تغییر مثبتی در زندگیتان ایجاد کنید، همین حالا شروع کنید. پشت گوش انداختن انجام هر کار، فرصت کافی برای بهانه آوردن در اختیارتان قرار میدهد؛ پس در اولین فرصت ممکن شروع کنید
مورد هفدهم: حتی اگر در حال کنار آمدن با اندوه از دست دادن یکی از عزیزانتان هستید، به یاد داشته باشید که با گذر زمان، احساس بهتری خواهید داشت. شاید همیشه بابت این فقدان غمگین شوید، اما با گذر زمان، تحمل آن برايتان آسانتر خواهد شد. هر روز به خودتان یادآوری کنید كه اين شرایط بد، زودگذر است
چگونه افکار منفی را کاهش دهیم؟
آیا میدانید که در طی روز، چقدر افکار منفی به ذهنتان خطور میکند و آرامش و شادی را از شما سلب میکند؟ آیا میدانید که به هر چه بیندیشید و به آن وسعت بدهید، همان در زندگیتان واقعیت پیدا میکند؟ باید بدانید، همانطور که میتوان روی نوار ضبط شده صدای جدیدی را ضبط کرد، تجربه و احساس ضبط شده در بخش خاکستری مغز هم قابل اصلاح است و میتوان آن را تغییر داد؛ پس گذشته را میتوان تغییر داد، اصلاحش کرد و جایش را با اندیشۀ نو پر نمود. هر گاه دیدید که احساس نامطلوبی را تجربه میکنید، روی آن تمرکز نکنید؛ حتی فکر كردن روی بیرون راندن افكار منفي، به نوعی تمرکز كردن روی آن است، و حتی اگر بتوانید این اندیشهها را از وجود خود بیرون بریزید، چه بسا اندیشههای منفی جدیدی جای اندیشههای قبلی را بگیرد؛ زیرا فضای ذهنی گذشته، هنوز منفی است؛ بنابراين، به جای آن، به سراغ تصورات مثبت بروید و ذهنتان را با خاطرات و تصاویر مطلوب و مثبت پرکنید؛ در این صورت، احساسات منفی از بین خواهند رفت.
چگونه می توانیم احساسات منفی کمتری را تجربه کنیم؟
در زیر 3 راهی که به شما کمک میکند تا احساست منفی را کاهش دهید را بیان می کنیم: مورد اول: برای چند روز، افکار مزاحم را یادداشت کنید تا متوجه شوید که فقط یادداشت کردن این افکار، تا حد زیادی از حجم آنها کم خواهد کرد و احساس بهتری پیدا میکنید. بهطورکلی، چیزی به نام احساس منفی و مثبت وجود ندارد و این ما هستیم که با پذیرش افکار منفی یا مثبت، آنها را خلق میکنیم. مورد دوم: در مقابل هر فکر منفی، یک فکر مثبت معادل بیابید تا به کمک آن بتوانید با افکار منفی خود مقابله کنید؛ برای مثال، اگر شما در درس سیستم عامل ضعیف هستید، در عوض، در درس مدار منطقی نتایج خوبی را کسب میکنید ؛ یا اگر در دانشگاه دانشجو چندان موفقی نیستید، در عوض در ورزش یا آشپزی، فردی ماهر و توانمند هستید. مورد سوم: اگر عادت دارید كه دائم روی کمبودها و نقاط ضعف خود تأکید کنید، حتماً این عادت را کنار بگذارید و به جنبههای مثبت خود (که بدون شک، کم هم نیست) فکر کنید.